راز هستی

نگاهی جدید به عالم هستی

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 288
بازدید هفته : 346
بازدید ماه : 688
بازدید کل : 113079
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



شعری از استاد شهریار

ای جگر گوشه کیست دمسازت

<با جگر حرف میزند سازت
تارو پودم در اهتزاز آرد
<سیم ساز ترانه پردازت
حیف نای فرشتگانم نیست
<تا کنم ساز دل هم آوازت
وای ازین مرغ عاشق زخمی
<که بنالد به زخمه سازت
چون من ای مرغ عالم ملکوت
<کی شکسته است بال پروازت
شور فرهاد و عشوه شیرین
<زنده کردی به شور و شهنازت
نازنینا نیازمند توام
<عمر اگر بود می کشم نازت
سوز و سازت به اشک من ماند
<که کشد پرده از رخ رازت
گاهی از لطف سرفرازم کن
<شکر سرو قد سرافرازت
شهریار این نه شعر حافظ بود

<که به سرزد هوای شیرازت 

نويسنده: علی توکلی تاريخ: چهار شنبه 13 اسفند 1393برچسب:عشق,ساز,حافظ,شیراز,شهریار,عالم,ملکوت,ترانه,شیرین,اشک,غم,سوز, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مطرب بگو که کارجهان شد بکام ما.......حافظ
ساقی! به نور باده برافروز جام ما
مطرب، بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکسِ رُخِ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مُدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده‌شد به عشق
ثبت است بر جَریده‌ عالَم دوام ما
چندان بُوَد کرشمه و ناز سَهی قدان
کآید به جلوه سرو صِنوبرخرام ما
ای باد! اگر به گُلشن اَحباب بگذری
زِنهار! عرضه‌دِه بَرِ جانان پیام ما
گو «نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری؟
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما»
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زآن رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
ترسم که صَرفه‌ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ! ز دیده، دانه‌ی اشکی همی‌فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اَخضَر فَلَک و کشتی هِلال   هستند غرقِ نعمتِ حاجی قوام ما


نويسنده: علی توکلی تاريخ: دو شنبه 18 دی 1391برچسب:حافظ,مطرب, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بنده نوازي

ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه؟

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟


زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب

این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه؟



شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای

قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟


نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی

بازم از پای در انداخته ای یعنی چه؟


سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان

وز میان تیغ به ما آخته ای یعنی چه؟



هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول

عاقبت با همه کج با خسته ای یعنی چه؟



حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار

خانه از غیر نپرداخته ای یعنی چه؟
 

نويسنده: علی توکلی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:شاه,پرده,حافظ,مهر,مست,زلف,سخنت,رمز, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درد از فراغ يار عالم سوز

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فدای او شد و جان نيز هم
اين که می‌گويند آن خوشتر ز حسن
يار ما اين دارد و آن نيز هم
ياد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پيمان نيز هم
دوستان در پرده می‌گويم سخن
گفته خواهد شد به دستان نيز هم
چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ايام هجران نيز هم
هر دو عالم يک فروغ روی اوست
گفتمت پيدا و پنهان نيز هم
اعتمادی نيست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نيز هم
عاشق از قاضی نترسد می بيار
بلکه از يرغوی ديوان نيز هم
محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصف ملک سليمان نيز هم
 

نويسنده: علی توکلی تاريخ: چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:يار,فراغ,دوست,دوستان,پنهان,سليمان,حافظ,عشق, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

سلامی چو بوی خوش آشنایی!

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to reality-secret.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com